کد خبر: ۵۵۹
۱۸ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

هیچ نیازمندی از میوه‌فروشی محله جلال دست خالی بیرون نمی‌رود

الیاس، هر سال شب یلدا دغدغه نیازمندانی را دارد که قدرت خرید میوه ندارند. سال گذشته یکی از خیّران همیشگی‌اش به نام حسین‌زاده که پزشک است، مبلغ در خور توجهی به او می‌دهد تا میوه رایگان در اختیار نیازمندان قرار دهد. او با این پشتوانه، بنر بزرگی را چاپ می‌کند و بر آن می‌نویسد هرکس قدرت خرید میوه ندارد می‌تواند از این مغازه، میوه رایگان ببرد. به میدان بار می‌رود و میوه نسیه خریداری می‌کند. نه تنها مغازه خودش بلکه مغازه کناری‌اش را تا سقف پر از میوه می‌کند.

وقتی پای شهر و محله در میان باشد، شهروندان بهترین داوران هستند. آن‌ها قادرند با چشمانی باز و تیزبین خوبی‌ها و بدی‌ها را رصد کنند و فراتر از قوانین شهری، نگاهی انسانی به دوروبرشان داشته باشند. این بار تماس‌های شهروندان کسی را به ما معرفی کرد که نگاه‌های قومیتی را پشت سر گذاشته و با دلی بزرگ، دغدغه یاری رساندن به دیگران را دارد. ادریس ابراهیمی که بین شهروندان به الیاس معروف شده، میوه فروش محله جلال آل احمد است که در مغازه‌اش به روی همه نیازمندان باز است و هیچ‌کس دست خالی از آن بیرون نمی‌آید. متولد 1365 است و از حدود 10 سال پیش در این محل مغازه دارد. از سیزده‌سالگی که در مغازه میوه‌فروشی پدرش کار می‌کرد به این حرفه علاقه‌مند شده است.

تبعه افغانستان است و در شانزده سالگی، خودش در افغانستان مغازه میوه‌فروشی داشته است. به دنبال ناامنی‌های کشورش، هجده سالگی عزم ایران می‌کند و 3 سال در تهران بوده است، سپس به مشهد می‌آید و نگهبانی ساختمان فردی به نام سلطانی را بر عهده می‌گیرد. سلطانی که نجابت‌، صداقت و مهربانی الیاس را می‌بیند از او می‌پرسد چه حرفه‌ای را یاد دارد. الیاس هم می‌گوید که میوه‌فروش بوده است. سال 1390 سلطانی با هزینه خودش مغازه‌ای را در محله جلال اجاره و آن را پر از میوه می‌کند. مغازه را به الیاس می‌سپارد و می‌گوید تو برای من مانند پسرم هستی، این مغازه را در اختیارت می‌گذارم تا از محل آن زندگی‌ات را بچرخانی. الیاس مدیریت مغازه را بر عهده می‌گیرد و در مقابل، ماهانه بخشی از درآمد را به سلطانی می‌داده است. 

او که در رنج و سختی بزرگ شده، از همان ابتدا با وجود اینکه ملک از خودش نبوده، انصاف را سرلوحه کارش قرار می‌دهد تا رزقی حلال و با برکت داشته باشد. کم کم که نسبت به اهالی محل شناخت پیدا می‌کند، برای آن‌هایی که می‌دانسته استطاعت مالی ندارند، از همان سود کم هم صرف نظر ‌کرده و جنس را به قیمت خرید و حتی کمتر از آن، به آن‌ها ‌داده است. میوه‌های ریزتر و جنس‌های ضعیف‌تر هر روز را که می‌مانده نمی‌گذاشته خراب شود، همان روز آن‌ها را به دست افرادی که قدرت خرید ندارند می‌رسانده است. شهروندان محل که این رفتارهای او را می‌بینند ترغیب می‌شوند مبالغی را به او بدهند و بگویند درقبالش، میوه رایگان در اختیار نیازمندان بگذارد. این روال تا امروز تداوم یافته و هر روز پررنگ‌تر از قبل می‌شود.


اکنون چندین خانواده نیازمند هستند که سال‌هاست هر هفته از راه‌های دور و نزدیک به مغازه او می‌آیند و سیب زمینی، پیاز، میوه و سبزی مورد نیاز هفته‌شان را رایگان می‌برند. الیاس مشتری را آزاد می‌گذارد تا هرچه نیاز دارد خودش بردارد. او در این باره می‌گوید: بعضی میوه‌ها از جمله سیب، قیمت مناسب‌تری دارند، اما دلم نمی‌آید به مشتری نیازمند بگویم سیب بردارد. دوست دارم هرچه دلش می‌خواهد و نیاز دارد انتخاب کند.

با وجود اینکه امسال قیمت بعضی میوه‌ها چندین برابر افزایش داشته و ممکن است مشتری‌های پیر یا بی سواد از این موضوع بی‌اطلاع باشند، اما باز هم وقتی می‌بینم مشتری دست روی میوه‌های گران می‌گذارد دلم نمی‌آید به او بگویم از ارزان‌ترها بردارد. این را بی‌احترامی و دور از انسانیت می‌دانم و دلم می‌خواهد در یخچال او هم آنچه دوست دارد باشد. خدا هم تاکنون درست کرده و کمک افراد خیر نگذاشته است شرمنده کسی شوم.ترازوی الیاس طوری تنظیم شده که همیشه 10 گرم به نفع مشتری است و هر سال که از سوی مسئولان مربوط مورد آزمایش قرار می‌گیرد این نکته تأیید شده است. با این وجود او هیچ وقت خرده‌های پول را هم نمی‌گیرد.او اکنون که مردم با بیماری کرونا دست و پنجه نرم می‌کنند دغدغه بیشتری برای میوه رساندن به نیازمندان دارد چراکه معتقد است نیازمندان به غذاهای مقوی دسترسی ندارند و برای افزایش استقامت بدن در برابر این بیماری باید هر روز میوه مصرف کنند.

 

میوه‌های رایگان شب یلدا

الیاس، هر سال شب یلدا نیز دغدغه نیازمندانی را دارد که قدرت خرید میوه ندارند. سال گذشته یکی از خیّران همیشگی‌اش به نام حسین‌زاده که پزشک است، مبلغ در خور توجهی به او می‌دهد تا میوه رایگان در اختیار نیازمندان قرار دهد. او با این پشتوانه، بنر بزرگی را چاپ می‌کند و بر آن می‌نویسد هرکس قدرت خرید میوه ندارد می‌تواند از این مغازه، میوه رایگان ببرد. به میدان بار می‌رود و میوه نسیه خریداری می‌کند. نه تنها مغازه خودش بلکه مغازه کناری‌اش را تا سقف پر از میوه می‌کند.

بسته‌های 5 کیلویی میوه‌های مختلفی که از قبل آماده شده بود، توزیع می‌کند و 250 بسته میوه را هم بین نیازمندان منطقه قلعه ساختمان پخش می‌کند.او وقتی پای کار خیر و کمک به نیازمندان در میان است، حساب و کتاب را کنار می‌گذارد و دل می‌سپارد به رحمت خدایی که روزی‌رسان است. خودش مستأجر است و هیچ پول پس‌اندازی ندارد. اگر کمک خیّران نرسد باید هزینه‌های انجام شده را از جیب بدهد، اما به این چیزها فکر نمی‌کند. شب یلدای سال گذشته، همسایه‌ها که می‌دانستند الیاس پول میوه‌هایی که از میدان گرفته است نداده و آن‌ها را رایگان هم توزیع می‌کند، به او می‌گویند «چه دل و جرئتی داری؟ اگر کمک خیّران کمتر از مبلغی باشد که هزینه کرده‌ای چه می‌کنی؟» اما الیاس دلش به خدایی گرم است که می‌داند کار خیر را بی جواب نمی‌گذارد. در نهایت هم بخش اعظم پول میوه‌ها از سوی خیّران تأمین می‌شود و او بدهی‌اش را می‌پردازد.

 الیاس امسال هم می‌خواهد مانند سال گذشته، میوه رایگان شب یلدا را به نیازمندان بدهد، اما با افزایش قیمتی که میوه‌ها داشته‌اند بیش از پیش به کمک خیران نیاز دارد.او بیماری داشت که نگران کننده بود، اما خوابی می‌بیند و پس از آن که به پزشک می‌رود و دوباره آزمایش می‌دهد می‌گویند بیماری‌اش برطرف شده است. از آن پس او هر سال ایام ماه محرم برای هیئت‌ها و کسانی که دیگ شله دارند پیاز از میدان بار می‌آورد و بدون هیچ سودی به آن‌ها می‌دهد.الیاس که تا امروز به هیچ نیازمندی جواب رد نداده است، در خاطراتش به روزی اشاره می‌کند که همسرش باردار بود و یکی از همسایه‌ها نزدش آمد و گفت می‌خواهد به منزل فردی برود که خیلی نیازمند است. الیاس در حسابش فقط 700 هزار تومان پول داشت که آن را هم برای هزینه زایمان خانمش کنار گذاشته بود، اما وقتی می‌بیند از او طلب کمک دارند مقداری جنس از مغازه همراه با 160 هزار تومان پول نقد به آن‌ها می‌دهد. شب که خانمش را برای زایمان به بیمارستان می‌برند، به او می‌گویند باید 3میلیون تومان بپردازد، اما او این مبلغ را نداشته است. یکی از خیّران که موضوع را متوجه می‌شود او را به بیمارستان دیگری معرفی می‌کند و آنجا بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای، فرزندش به دنیا می‌آید. الیاس این‌ها را لطف خدا می‌داند و باور دارد انسان با هر دست بدهد با همان دست پس می‌گیرد. 

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44